آنچه در ذیل می آید، قسمت دوم متن خلاصه شده سخنرانی آقای دکتر علی قاسم زاده، در جمع والدین در یک مرکز فرهنگی است. از آنجایی که مطالب بیان شده می تواند والدین را در شناخت بهتر دنیای فرزند نوجوانشان یاری دهد، تصمیم گرفتیم، آن را از طریق سایت «آفتاب شهر» در چند قسمت تقدیم شما همراهان گرامی نماییم.
یکی از دغدغههای همیشه انسان، دغدغه تربیت بوده است. امروز نیز اکثر والدین نگران آینده فرزندان خود هستند. یکی از لوازم ضروری تربیت درست و تبدیل دغدغه به یک برنامه منطقی ، شناخت فرزند است. به این ترتیب ما باید سه دسته ویژگی را در فرزندان خود بشناسیم :
-
- ویژگی های رشدی
- ویژگی های اقتضایی
- ویژگی های اختصاصی
که به تفصیل در قسمت اول بیان گردید.
قسمت دوم….
جهت تبیین و تفهیم بهتر، ویژگیهای رشدی دوره نوجوانی را به دو دسته تقسیم میکنیم :
- تغییرات و تحولاتی که در بچهها در دوره بلوغ ایجاد میشود.
- گرایش ها و تمایلاتی که متاثر از این تغییرات و تحولات در انها ایجاد می شود.
در دوره نوجوانی که ۱۲ تا ۱۶ سالگی را شامل می شود، سرعت تغییرات و تحولات مانند دوره کودکی بسیار بالاست. در هیچ دوره ای مانند این دو دوره سرعت رشد این قدر بالا نیست. این تغییر و تحولات در سه لایه اتفاق میافتد :
- لایه جسمانی
- لایه ذهنی وشناختی
- لایه عاطفی و روانی
تغییرات لایه جسمانی، به عنوان سطحی ترین لایه تفریبا برای همه محسوس است. پسر ما قد میکشد، صدایش دو رگه میشود، مو در صورتش پدیدار میشود، تغییرات در این لایه چون محسوس است ما والدین متوجه آن می شویم و معمولا متناسب با آن واکنش نشان میدهیم.. میبینیم بچه پایش بزرگ شده، کفش مناسب برای او تهیه میکنیم، میبینیم قد کشیده، اصرار نمیکنیم که باید شلوار سه سال پیش خود را بپوشد، چون می بینیم مناسب او نیست. واکنش ما نسبت به بچه واکنش درستی است. چون مو در صورت او رشد کرده، بچه را با شیوه استفاده از ماشین اصلاح آشنا می کنیم. مشکل عمده آن جایی است که ما تغییرات و تحولات را نمی بینیم. تحولات ذهنی و تحولات عاطفی و روانی را نمیبینیم و نمیتوانیم متناسب با آن واکنش داشته باشیم. و این جاست که پدیدهای شکل میگیرد که در روانشناسی به آن تضاد نسلها میگویند. دو نسل در مقابل هم قرار میگیرند، تنشها در خانواده بین پدر و فرزند، مادر و فرزند تدریجا شکل میگیرد.
من در ابتدا به اقتضای وقت به اهم این تغییرات و تحولات در سه لایه جسمانی ، ذهنی و عاطفی اشاره میکنم و بعد انشاءالله وارد بحث تمایلات میشوم. در لایه جسمانی که سطحی ترین ومحسوس ترین لایه است، اهم تغییرات عبارت است از ، ۱) تقریبا به حد نهایی رسیدن چارچوب و اسکلت بدن، بچهها قد میکشند، تقریباً چارچوب اصلی بدن و قیافه اصلی انها در دوره نوجوانی شکل میگیرد. در این تغییر، بیشترین سرعت رشد در اندام های تحتانی است. ۲) معمولاً در پسرها غضروفها در بلوغ تدریجاً پیچیده و محکم میشوند، در واقع بدل به ماهیچه میشوند۳) در بعضی از اندام و در پسرها از جمله صورت، رویش مو اتفاق می افتد.۴) در پسرها صدا دو رگه می شود.۵)رشد اندام های جنسی تقریبا کامل می شود. ۶) برحی از غدد فعال و فعالیت برخی تشدید می شود.۷)در دخترها تغییراتی به اقتضای خودشان و در واقع به اقتضای نقش هایی که خداوند حکیم در آفرینش بر عهده آنها نهاده است، به ویژ دو نقش مهم همسری و مادری صورت میگیرد.. در همین لایه که اشاره شد تغییراتش سطحی و محسوس است، گاهی سرعت تغییرات انقدر زیاد است، که نه تنها والدین که خود نوجوان هم در درک، تحلیل .و کنار آمدن با ان دچار مشکل می شود. مثلا گاهی اتفاق می افتد که نوجوان هنگام راه رفتن پاهایش به هم گیر می کند و زمین می خورد. یا وقتی می خواهد استکان چایی را از سینی بردارد دستش به استکان بغلی می خورد و چایی می ریزد. حالا تصور کنید این اتفاقات مثلا در یک جلسه میهمانی افتاده، احساس شرمنده گی و حیرت نو جوان سر جای خودش، اگر خانواده و اطرافیان نیز نسبت به تحولات این دوره توجیه نباشند و ندانند که سرعت رشد دست و پای نوجوان ان قدر سریع بوده که نوجوان هنوز نتوانسته است خودش را با شرایط جدید تطبیق دهد، در واقع مقیاس هایش به هم ریخته است، حالا خانواده و اطرافیانی که نسبت به این مسائل توجیه نیستند ممکن است در چنین موقعیت هایی با زبان استهزاء و تمسخر وارد معرکه شوند و با عباراتی چون، دست و پا چلفتی ، شصت پات نرت تو چشمت، بزرگ شدی راه رفتن یادت رفته، موقعیت را برای نوجوان معصوم تبدیل به جهنم کنند. گاهی در این دوران یک جوش صورت برای یک نوجوان تبدیل به یک معضل می شود.
در لایه ذهنی چه اتفاقی میافتد؟ یکی دو نمونه از این اتفاقات را اشاره میکنم. یکی از این اتفاقات که در لایه ذهنی صورت میگیرد، تبدیل تفکر انضمامی به تفکر انتزاعی است. بچهها ابتدائاً فکرشان انضمامی است، یعنی مفاهیم محض را اگر ضمیمه به محسوسات نشود، متوجه نمیشوند. مثلاً در کتابهای ریاضی دوره دبستان وقتی میخواهند مفاهیم ذهنی را به بچهها یاد بدهند، ضمیمه به محسوسات میکنند، میگویند دو سیب به اضافه دو سیب مساوی است با چهار سیب. این را تفکر انضمامی میگویند. چرا این کار را میکنند؟ چون بچه دبستانی مفهوم مجرد را نمیفهمد. مفاهیم ذهنی محض و اخلاقی محض و عقلی محض را نمی فهمد، ممکن است به تقلید بگوید بله و اینها را حفظ کند، ولی واقعا درک درستی از مفاهیم مجرد ندارد. لذا ریاضیات که یک مفهوم مجرد است را با محسوسات ضمیمه میکنند و به او آموزش میدهند. دو مداد به اضافه دو مداد میشود چهار مداد. چون بچه مفهوم مداد را میفهمد در نتیجه مفهوم ۲ را نیز متوجه میشود.
در دوره نوجوانی و بلوغ تدریجاً تفکر انتزاعی قوی میشود، یعنی مفاهیم مجرد را میفهمد. لذا درسی مثل ریاضیات به سوی مفاهیم پیچیده میرود. مفاهیم ذهنی پیچیده را تدریجاً متوجه میشود. حالا این تغییرات را میگوییم تا بعدا تمایلات نوجوان را بهتر متوجه شوید. چون تمایلات عمدتا ریشه در همین تغییرات دارد.
پس یکی از اتفاقاتی که در دوران بلوغ در دنیای ذهنی بچهها شکل میگیرد، تبدیل تفکر انضمامی به تفکر انتزاعی است. از دیگر اتفاقاتی که در این دوره با قوت گرفتن تفکر انتزاعی نسبت به تفکر انضمامی شکل میگیرد، گسترش دامنه تخیلات است. معمولاً بچههای ۸ تا ۱۲ ساله دامنه تخیلاتشان به اندازه محسوساتی است که قبلا تجربه کردهاند. خیلی نمیتوانند ورای آن محسوسات را تخیل کنند. ممکن است کودک در ذهن خود چیزهایی را که قبلا دیده تلفیق کند و چیز جدیدی بسازد، مثلاً در ذهنش یک مداد به اندازه تیر چراغ برق بسازد، چرا میتواند چنین کاری را بکند، چون قبلاً هم مداد و هم تیز چراغ برق را دیده است. تخیل او در حوزه محسوساتی است که قبلا تجربه کرده است. اما در دوره نوجوانی و به دنبال تحول بلوغ، دامنه تخیلات خیلی باز میشود. بچهها چیزهایی را میتوانند تخیل کنند که قبلا تجربه نکردهاند، لذا بعد در تمایلات اشاره میکنیم یکی از پدیدههایی که در دوران بلوغ با آن مواجه میشویم، میل به خیال بافی بچههاست. گاهی میبینیم که نوجوان دقایق زیادی در اتاقش می نشیند و به جایی خیره می شود بعضی وقتها ما پدر و مادرها که متوجه نیستیم چه اتفاقی دارد میافتد، نگران میشویم. نوجوان در دنیای تخیلی خودش در حال سیر است و از این کار لذت می برد، پدر و مادر نگران این هستند که نکند او افسرده ویا دیوانه شده باشد. در دفتر مشاوره که می آیند با نگرانی می گویند بارها او را در اتاقش تنها دیده ایم که برای مدتی طولانی خوابیده وبا چشمانی باز به سقف خیره شده است.
از اتفاقات دیگری که در دامنه فکری و ذهنی، در این دوره سنی شکل میگیرد، رشد تفکر تحلیلی است. معمولاً بچهها چیزهایی که از قبل به عنوان باور پذیرفتهاند، در دوره نوجوانی نسبت به آن تردید پیدا میکنند، تفکر آنها تفکر تحلیلی میشود و گاهی اوقات همه باورهای قبلی را زیر سوال میبرند. چرا؟ برای چه؟ دنبال استدلال و منطق قوی برای باورهای قبلی خودشان هستند. گاهی سوالات فلسفی و عجیب و غریبی میکنند که باز اینجا از جاهایی است که والدین نگران میشوند نسبت به دین و ایمان و باورهای بچهها نگران میشوند. والدین گزارش میدهند که نوجوان سوالاتی میکند که قبلاً مطرح نمیکرد. قبلاً خیلی راحت نماز میخواند و باورهای دینی را میپذیرفت، ولی حالا سوالات خیلی عجیب و غریبی میکند. اینها تحولات طبیعی این دوره است. در ذهن بچهها این تغییرات در حال ایجاد شدن است.
به دنیال تحولات جسمی و ذهنی تغییر و تحولاتی نیز در دنیای عاطفی نوجوان شکل میگیرد که اهم آن را بیان میکنم تا برسیم به آن تمایلات. در دوران بلوغ و نوجوانی، رشد احساسات به اوج خودش میرسد. درست است که اشاره شد عقلانیت نیز در حال رشد است، ولی در مقایسه با هم ، رشد عواطف و احساسات خیلی سریعتر است. دامنه احساسات نیز متنوع میشود. در دوران کودکی احساسات بچهها خیلی محدود است،در حد دوست دارم یا ندارم، در نوجوانی با انواع احساسات جدید مواجه میشوند و گاهی یک نوجوان حدود ۵۰ نوع احساس را تجربه میکند. احساساتی از قبیل، احساس عشق و نفرت، احساس قدرت ، احساس غربت، احساس پوچی، احساساتی که در دوره کودکی مفهومی نداشت.
اتفاق سوم در دایره عواطف و احساسات، نوسانات شدیدی است که در احساساتشان ایجاد میشود. احساسات به شدت نوسان پیدا میکند. اصطلاح معروفی است که میگویند نوجوان صبح عاشق است و بعدازظهر فارغ. امروز با اصرار میگوید که من میخواهم فلان کلاس بروم، پدر و مادر هزینه میکنند، دو روز بعد میگوید دوست ندارم و زده میشود. به شدت احساسات نوسان دارد، به دنبال این تغییرات و تحولات که به اهم آن در سه لایه جسمانی ، ذهنی و عاطفی اشاره شد، تمایلاتی در بچهها متولد میشود. تمایلاتی که یا قبلا وجود نداشته، یا به این شدت بروز نداشته است. در ادامه اهم این تمایلات را بحث میکنیم و به اقتضای موضوع جلسه روی یکی از این تمایلات بیشتر تامل میکنیم.
ادامه دارد…