رویکرد های درمانی در روانشناسی  یعنی چه؟

رویکرد های درمانی در روانشناسی به مجموعه‌ای از اصول، تکنیک‌ها و روش‌هایی گفته می‌شود که توسط یک درمانگر برای کمک به فرد در مقابله با مشکلات روانی، احساسی و رفتاری به کار گرفته می‌شود. رویکردهای درمانی مختلف بر اساس نظریات علمی و تجربی متفاوت پایه‌گذاری شده‌اند و هر کدام تاکید خاصی روی جنبه‌های مختلف درمان دارند. در ادامه تعدادی از شناخته شده‌ترین رویکردهای درمانی را معرفی می‌کنم.

اهمیت داشتن رویکرد های درمانی در روانشناسی

داشتن رویکرد های درمانی اهمیت بالایی در روانشناسی دارد و می‌تواند تاثیر عمیقی بر فرآیند درمان و نتایج آن بگذارد. در ادامه، دلایل اصلی اهمیت داشتن رویکرد درمانی در روانشناسی را بیان می‌کنیم

  • سازماندهی و چارچوب‌بندی درمان
    • هر رویکرد درمانی یک چارچوب مشخص و منظم برای درمان ارائه می‌دهد. این کمک می‌کند تا فرآیند درمان به صورت سازمان‌یافته و هدفمند پیش برود، و مراحل مختلف درمان به درستی و به ترتیب اجرا شوند
  • تخصص و کارایی درمانگر
    • رویکرد درمانی به درمانگر اجازه می‌دهد تا در یک یا چند رویکرد تخصص کسب کرده و مهارت‌های لازم را در آن حوزه‌ها توسعه دهد. این تخصص به درمانگر کمک می‌کند تا به صورت موثرتر و با اعتماد به نفس بیشتری با مراجعان کار کن
  •  پرسش‌های عملی و تکنیک‌ها
    • هر رویکرد درمانی دارای تکنیک‌ها و پرسش‌های عملی خاص خود است که به درمانگر ابزارهای عملی و قابل استفاده برای کار با مراجعان می‌دهد. این تکنیک‌ها می‌توانند شامل تمرینات شناختی، رفتارهای خاص، روش‌های انعکاسی و مربیگری احساسی باشند.
  • درک و تفسیر مشکلات مراجع
    • رویکرد درمانی به درمانگر کمک می‌کند تا مشکلات مراجع را از یک دیدگاه خاص و با استفاده از نظریه‌های پشتوانه شده تحلیل و تفسیر کند. این نوع درک می‌تواند به شناسایی ریشه‌های مشکلات و یافتن بهترین راه‌حل‌ها کمک کند
  • ایجاد رابطه درمانی موثر
    • رویکردهای درمانی مختلف بر جنبه‌های مختلفی از رابطه درمانی تاکید دارند. مثلا، رویکرد مراجع‌محور کارل راجرز بر اهمیت همدلی، صداقت و پذیرش بدون شرط تاکید دارد. این اصول می‌توانند به ایجاد یک رابطه درمانی قوی و حمایت‌کننده کمک کنند.
  • نتایج قابل پیش‌بینی و قابل اندازه‌گیری
    • رویکردهای درمانی در روانشناسی مورد تحقیق و بررسی قرار گرفته‌اند و نتایج آن‌ها معمولا قابل پیش‌بینی و قابل اندازه‌گیری هستند. این به درمانگر و مراجع کمک می‌کند تا ابزارهایی برای ارزیابی پیشرفت و نتایج درمان داشته باشند
  • تطابق با نیازهای مراجعان مختلف
    • داشتن یک رویکرد درمانی یا ترکیبی از رویکردها به درمانگر اجازه می‌دهد تا درمان را بر اساس نیازها، مشکلات و شرایط خاص هر مراجع تطبیق دهد. این انعطاف‌پذیری می‌تواند به موثرتر بودن درمان کمک کند.
  • رشد و توسعه حرفه‌ای
    • برای درمانگران، داشتن رویکرد درمانی و آشنایی عمیق با آن‌ها موجب رشد و توسعه مداوم می‌شود. این رویکردها به آن‌ها ابزارهایی برای پژوهش، مطالعه و آموزش مستمر فراهم می‌کنند. در نهایت، داشتن رویکرد درمانی نه تنها به معنای داشتن یک نقشه راه برای درمان است، بلکه به درمانگر و مراجع کمک می‌کند تا با هم در جهت اهداف درمان همکاری کنند و بهترین نتایج ممکن را بدست آورند.

رویکرد های درمانی در روانشناسی

  1. روانکاوی (Psychoanalysis) :
    • این رویکرد توسط زیگموند فروید پایه‌گذاری شد و بر اهمیت ناهشیاری و تجربیات اولیه زندگی تأکید دارد. هدف این رویکرد، کاوش در ناهشیاری فرد و کشف تعارض‌های درونی است
  2. رفتار درمانی (Behavior Therapy)
    • این رویکرد بر اساس اصول یادگیری و شرطی‌سازی عمل می‌کند و مشکلات روانی را به عنوان رفتارهای آموخته شده می‌بیند که می‌توان آنها را از طریق فرآیندهای یادگیری باور نکرد.
  3. شناختی-رفتاری (Cognitive Behavioral Therapy – CBT)
    • این رویکرد ترکیبی از اصول شناختی و رفتاری است. تأکید آن بر تغییر اندیشه‌ها و رفتارهای ناسازگار و جایگزینی آنها با افکار و رفتارهای سازگار است.
  4. روان‌درمانی انسان‌گرایانه (Humanistic Therapy)
    • این رویکرد بر تجربه آگاهانه فرد از جهان و خود تاکید دارد. رویکردهای مشهوری مثل درمان مراجع‌محور کارل راجرز و درمان گشتالت از این دسته هستند
  5. روان‌درمانی مبتنی بر روابط بین‌فردی (Interpersonal Therapy – IPT)
    • تأکید این رویکرد بر تعاملات اجتماعی و روابط بین‌فردی است و تلاش می‌کند مشکلات روحی را از طریق بهبود کیفیت روابط بین‌فردی حل کند.
  6. . روان‌درمانی وجودی (Existential Therapy)
    • این رویکرد بر مسائل ابتدایی زندگی انسان مثل مرگ، مسئولیت، آزادی و معنای زندگی تأکید دارد و به فرد کمک می‌کند با این مسائل دست و پنجه نرم کند.
  7. روان‌درمانی ساختاری (Systemic Therapy)
    • این رویکرد بر نقش و کارکرد سیستم‌های مختلف (مانند خانواده و گروه‌های اجتماعی) در شکل‌دهی به رفتارها و تجربیات فرد تاکید دارد. هر یک از این رویکردها ممکن است برای مشکلات یا شرایط خاصی مناسب‌تر باشند و درمانگر بر اساس نیازها و شرایط خاص مراجع، رویکرد مناسبی را انتخاب می‌کند یا از ترکیبی از این رویکردها بهره می‌برد.
  8. طرحواره‌ درمانی (Schema Therapy)
    • یک رویکرد درمانی تلفیقی است که توسط جفری یانگ ابداع شده و بر اساس یکپارچه‌سازی اصول شناختی-رفتاری، روان‌پویشی، دلبستگی و انسان‌گرایانه شکل گرفته است. این رویکرد به شناسایی و تغییر طرحواره‌های ناسازگار اولیه می‌پردازد که در دوران کودکی و نوجوانی شکل گرفته‌اند و همچنان در زندگی بزرگسالی فرد تأثیرات منفی دارند. طرحواره‌ها الگوهای عمیق و پایدار فکری، احساسی و رفتاری هستند که به‌واسطه تجربیات زندگی اولیه فرد شکل گرفته و می‌توانند به مسائل مختلفی مثل اختلالات شخصیت، افسردگی و اضطراب منجر شوند.
  9. رویکرد هیجان‌مدار (Emotion-Focused Therapy – EFT)
    • یکی از رویکرد های درمانی در روانشناسی است  که بر اهمیت هیجانات و احساسات در فرآیند درمان تأکید دارد. این رویکرد به افرادی که با مشکلات روانی، ارتباطی یا احساسی دست و پنجه نرم می‌کنند، کمک می‌کند تا هیجانات خود را شناسایی، درک و مدیریت کنند. EFT به مراجعان می‌آموزد که چگونه با احساسات دشوار خود مواجه شوند و آنها را به عنوان منابعی برای تغییر و رشد شخصی در نظر بگیرند، به جای اینکه سعی کنند آنها را نادیده یا سرکوب کنند. این رویکرد به ویژه در کار با مشکلاتی نظیر افسردگی، اضطراب و اختلالات بین‌فردی مؤثر است و بر توانمندسازی فرد برای ایجاد تغییرات مثبت در زندگی‌اش و بهبود روابط تأکید دارد. با تمرکز بر تجربه‌های عاطفی در زمان حال، درمانگر به مراجعان کمک می‌کند تا به عمق احساسات خود پی ببرند و از آنها برای پیشرفت و بهبودی استفاده کنند.
  10. رویکرد متمرکز بر شفقت (Compassion-Focused Therapy – CFT)
    • یکی دیگر از رویکرد های درمانی در روانشناسی میباشد که توسط پل گیلبرت توسعه یافته و به هدف کمک به افرادی طراحی شده است که با احساسات خود انتقادی و اضطراب درونی سر و کار دارند. این رویکرد بر ترویج شفقت و مهربانی به خود و دیگران تأکید دارد و به مراجعان کمک می‌کند تا احساسات منفی و انتقادی را در برابر خود کاهش دهند. CFT این ایده را معرفی می‌کند که بسیاری از اختلالات روانی ناشی از کمبود احساس شفقت و مهربانی نسبت به خود هستند. از طریق تکنیک‌های مختلف، مانند تمرینات ذهن‌آگاهی و تمرینات تصویری، مراجعان می‌آموزند که چگونه احساس شفقت و همدلی را پرورش دهند و آن را به عنوان ابزاری برای بهبود سلامت روان و کیفیت زندگی به کار ببرند. به این ترتیب، رویکرد متمرکز بر شفقت می‌تواند به افراد کمک کند تا با چالش‌های زندگی به شیوه‌ای مثبت‌تر و سازنده‌تر برخورد کنند.
  11. رویکرد درمانی پذیرش و تعهد (Acceptance and Commitment Therapy – ACT)
    • یک روش روان‌درمانی است که بر اساس اصول روان‌شناسی رفتاری و شناختی طراحی شده است. هدف اصلی ACT کمک به افراد برای پذیرش احساسات و تفکرات منفی به جای جنگیدن با آنهاست. در این رویکرد، مراجعان تشویق می‌شوند تا نسبت به تجربیات درونی خود تحمل و پذیرش بیشتری داشته باشند و در عین حال با تعیین ارزش‌ها و اهداف شخصی، به عمل و اقدام مثبت بپردازند. ACT بر اساس شش فرآیند کلیدی شامل پذیرش، فاصله‌گذاری شناختی، توجه به لحظه حاضر، خود به عنوان زمینه، ارزش‌ها و اقدام‌های متعهدانه شکل می‌گیرد. این رویکرد می‌تواند به کاهش علائم اضطراب و افسردگی و افزایش انعطاف‌پذیری روانی کمک کند و به افراد این امکان را می‌دهد که زندگی معنادارتری را تجربه کنند.
  12. رویکرد تحلیلی از رویکرد های درمانی در روان‌شناسی
    • به بررسی و تحلیل عمیق فرآیندهای ذهنی و رفتارهای انسانی می‌پردازد و به ویژه بر اهمیت تجارب گذشته و ناهشیار تأکید دارد. این رویکرد، که غالباً با نظریات زیگموند فروید مرتبط است، به بررسی ناهشیار، انگیزه‌ها، و تعارضات درونی پرداخته و سعی دارد ریشه‌های رفتارها و احساسات را شناسایی کند. با استفاده از تکنیک‌هایی مانند تحلیل رویاها و تداعی آزاد، روان‌شناسان تحلیلی تلاش می‌کنند الگوهای رفتاری و هیجانی را در افراد شناسایی کرده و درک عمیق‌تری از شخصیت و روابط بین فردی آن‌ها به دست آورند. هدف نهایی این رویکرد، کمک به افراد در درک بهتر خود و بهبود کیفیت زندگی‌شان است.

همه ی این رویکرد های درمانی در روانشناسی میتوانند مفید و مثمر ثمر باشند. ما در کلینیک روان شناسی آفتاب شهر اصفهان خدمات ارزنده ای در این زمینه به شما عزیزان ارائه خواهیم کرد .

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *